تو دستشوی گیر کردم بعد 2 ساعت در زدن یکی اومده میگه گیر کردی؟میگم پـَـ نـَـ پـَـ داشتم زور میزدم دستم خورد به در، بعد دیدم صدایی از طرف در نمیاد میگم اقا رفتــی؟؟؟؟ میگه پـــ نه پـــ وایسادم زور زدنت تموم شه بیای بیرون برات جشن قهرمانی بگیریم
.
.
دیشب شب اول قبرم بود نشسته بودم بالای سر جنازم دیدم 2 نفر یهو اومدن تو قبر ! با ترس گفتم شما نکیر و منکرین ؟؟؟!!! گفتن : پـَـَـ نــه پـَـَـــ کامران هومنیم اومدیم بگیم تو خودت نمره ی بیستی .... !!!!
ارسال توسط Mosayeb Shabani
آخرین مطالب
صفحه قبل 1 صفحه بعد